منطقه باستانی شهریئری با قدمت 9000 ساله
یکی از جالب توجهترین نقاط تاریخی کشور، شهر یئری، در استان اردبیل قرار گرفته است. در واقع این شهر وسیعترین منطقه تاریخی استان اردبیل و با اهمیتترین سایت تاریخی مربوط به پیش از تاریخ در آزربایجان به شمار میرود
قبرستان منطقه باستانی شهر یئری در اردبیل، عجیبترین و مخوفترین گورستان ایران است. قدمت قبرهای این مکان به بیش از ۹۰۰۰سال میرسد. ۴۵۰ قبر شناسایی شده که شبیه به انسانها اما بدون دهان هستند
محوطه شهر یئری اولین بار در سال ۱۹۷۸ توسط هیئت چار برنی شناسایی و بررسی شد. او معتقد بود که عمر بعضی آثار تا هزاره سوم قبل از میلاد، عصر آهن، سفال خاکستری و نخودی و نارنجی هم میرسد. چار برنی تاریخ اکثریت گورهای این محل را هزاره دوم و اول قبل از میلاد میدانست و حتی پیشبینی میکرد که این تاریخ به هزار سال قبلتر، یعنی هزاره سوم قبل از میلاد هم برسد. با این حال آثاری از ست عصر برنز شناسایی نکرده بر این نظریه اصراری نورزید تا اینکه در کاوشهایی که توسط هیئت دکتر نوبری در آذر ۱۳۸۲ انجام شد، اشیای با ارزشی از داخل گورها به دست آمد که این نظریه را تایید کرد ودر حال حاضر در موزه باستانشناسی خلخال نگهداری میشوند.
منطقه باستانی شهر یئری در شمال غربی روستای پیرازمیان در ۳۱ کیلومتری شرق مشگین شهر در کنار رود قره سو قرار دارد. و از سه قسمت دژ نظامی، معبد و قوشا تپه تشکیل شده است.
ابعاد کوچکترین گور ۳٫۲ متر و بزرگترین آنها ۸٫۲ متر است.
منطقه اردبیل دستکم از هزاره ششم قبل از میلاد مسی بوده است. سراسر منطقه از تپههای باستانی یا به عبارت دیگر مناطق استقراری که روزگاری دژ یا شهرک یا روستا بودهاند، پوشیده شده است. کاوشهای مقدماتی در برخی از نواحی اردبیل بهویژه در قسمتهای شمالی و شرقی آن نشان میدهد اردبیل و بهطورکلی شرق آذربایجان از کانونهای مهم فرهنگ مگالی تیک» یا سنگافراشتی بوده است. مردم مگالی تیک شرق آذربایجان که ماهیت قومی آنها ترکان عهد قدیم را شامل میشود، دهها اثر مگالی تیک پرارزش از خود به یادگار گذاشتهاند.
بهطور کلی سنگنگارههای کشف شده در این دیار شباهتهای زیادی با نمونه سنگنگارههای کشف شده در منطقه ارسباران در آذربایجان شرقی و همینطور مناطق سونگون، گغاما، بهویژه قوبستان در جمهوری آذربایجان دارد. سنگ نگارههای مناطق عمومی آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان شباهتهای ظاهری بسیار قریب به هم دارند بهطوری که گویی همه نقوش موجود در مناطق کلی آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان طی یک دوره و توسط یک هنرمند با یک سبک و طرح حکاکی شدهاند، در صورتی که قدمت آنها بر اساس سالیابی نمونههای مشابه در جمهوری آذربایجان بین ۴ تا ۸ هزار سال است. نمونههای موجود در ایران و قوبستان دقیقاً بر اساس یک فلسفه اعتقادی حک شدهاند
تصاویر هیکلهای سنگی شهر یئری با تصاویر هیکلها و سرهای آدمیانی که بر روی اجاقهای نعل اسبی ایغدیر (ایغدیر در شمال شرقی ترکیه در نزدیکی مرز ایران و جمهوری آذربایجان) نقش بسته، شباهت زیادی دارد.
منطقه شهر یئری که وسیعترین منطقه تاریخی استان اردبیل و یکی از با اهمیتترین مناطق پیش از تاریخ شمال غرب ایران است به شماره ۶۱۶۲ به ثبت آثار ملی رسید. این منطقه از مناطق نمونه گردشگری و محوطههای باستانی اردبیل محسوب میشود که سنگ نوشتهها و پیکرههای سنگی آن گواه تمدن چهار هزار ساله در این منطقه است.
۱- آلپ آرتونقا: قهرمان افسانه ای تورانی ها (ابولابای تورکان)
۲- اغوزخان : رهبر افسانه ای تورکها
۳- ارکه خان (کنیشکا) : فرمانروای مقتدر امپراطوری کهن کوشان ها
۴- مته خان : مؤسس امپراتوری بزرگ هون ها (سال ۲۰۴ قبل از میلاد)
۵- پانو : مؤسس امپراتوری هون های غربی در آسیای مرکزی
۶- آتیلا : امپراتور مشهور و مقتدر امپراتوری هون های اروپائی
۷- اکسووار : مؤسس امپراتوری هون های سفید (یفتلی ها)
۸- بومین خان : مؤسس امپراتوری گوکتورک (برای اولین بار گسترش و عمومیت یافتن کلمه "تورک" در قرن ششم میلادی توسط امپراتوری بزرگ گوکتورک)
۹- بایان خان : مؤسس امپراتوری آوارها
۱۰- آکان خان یوسف : امپراتور مقتدر امپراتوری خزرها
۱۱- بیلگه کول خاقان : مؤسس امپراتوری اویغور ها
۱۲- صاتوق بٌغرا خان (عبدالکریم) :مؤسس امپراتوری قره خانیان (اولین امپراتوری اسلامی تورکان)
۱۳- الپتگین :مؤسس امپراتوری غزنویان و فرمانروای خراسان بزرگ
۱۴- سلجوق بیگ: مؤسس امپراتوری بزرگ سلجوقیان
۱۵- انوش تگین: مؤسس امپراتوری خوارزم شاهان خراسان بزرگ
۱۴- باتور خان :مؤسس امپراتوری اردوی زرین
۱۵- صاحبقران امیر تیمور کوره گانی: مؤسس امپراتوری تیموریان (بانی رنسانس ادبی و فرهنگی شرق)
۱۶- ظهیرالدین محمد بابر: مؤسس امپراتوری بابری (شاعر و نویسنده توانا، مؤلف دایرۀالمعارف بابرنامه)
۱۷- عثمان غازی: مؤسس امپراتوری بزرگ اسلامی عثمانی ها (که بیش از ۶۰۰ سال خلافت اسلامی را بر عهده داشتند)
۱۸- غیاث الدین تغلق : موسس سلسله تغلق
۱۹- جلال الدین فیروز : موسس سلسله خلجی ها
۲۰- قطب الدین ایبک : موسس سلسه غلامان
۲۱- عزیز الدین ایبک : موسس سلسله مملوک
۲۲- شیبانی خان: موسس سلسله شیبانیان
۲۳- اسماعیل صفوفی : موسس سلسله صفوفی
۲۴- نادر افشار : موسس سلسله افشاری ها
۲۵- محمد بن تغج : موسس سلسله اخشیدید
۲۶- آغا محمد خان قاجار : موسس سلسله قاجاری
۲۷- احمد ابن طولون : موسس سلسله طولونیان
۲۸- قارا عثمان : موسس عثمانی های روم
۲۹- تیمور کورگانی : موسس سلسله گورگانیان
۳۰ - عماد الدین بن قاسم الدوله آق سنقر : موسس سلسله زنگیان
۳۱- حسن کوچک موسس،سلسله چوپانیان
۳۲- بیرام خواجه قارا قویونلو موسس قاراقویونول ها
۳۳- قرایولوق عثمان بیک، مؤسس سلسله آققویونلو
و ده ها دولت مستقل کوچک دیگر همچون اتابکان و سلغریان و .
برگرفته از مقاله :(ﻧﺎﻡ ﻳﻜﺼﺪ اﻣﭙﺮاﺗﻮﺭ, ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭا و ﺩاﻧﺸﻤﻨﺪ ﺗﻮﺭك-محمد احسان صادق)
کشورهایی که زمانی زیر سلطه ترکان بودند و نام حکومت های متعدد تورک که در آن کشور ها حاکمیت داشت:
1: مغولستان : امپراتوری گوگ تورک - امپراتوری ایلخانان - امپراتوری تیموریان - خانات جغتای
2: چین : امپراتوری گوگ تورک - امپراتوری ایلخانان - قراخانیان
3: روسیه: گوگ تورک - ایلخانان - اردوی زرین - تیموریان - خانات آسترخان - خانات قازان- خانات کریمه - خزریان - خاقانات تورک غربی
4: قزاقستان : گوگ تورک - ایلخانان - اردوی زرین - تیموریان - خانات جونغار -سلجوقیان - خوارزمشاهیان - شیبانیان- خانات جیوه - خانات قازان - خانات خوقند - خانات کیمک -هپتالیان - خزریان - خاقانات تورک غربی - قراخانیان
5: قرقیزستان : گوگ تورک - ایلخانان - تیموریان - خانات جونغار -سلجوقیان - خوارزمشاهیان - شیبانیان - خانات جغتای - خانات خوقند - هپتالیان - غوریان خاقانات تورک غربی - قراخانیان
6: ازبکستان : گوگ تورک - خانات بخارا - تیموریان - ایلخانان - سلجوقیان - خوارزمشاهیان- خانات خیوه - شیبانیان - خانات جغتای - غزنویان - خانات خوقند - هپتالیان - غوریان - قاجاریان - خاقانات تورک غربی - قراخانیان
7: تاجیکستان : گوگ تورک -غزنویان- خانات بخارا - تیموریان - ایلخانان - سلجوقیان - خوارزمشاهیان- - شیبانیان - خانات جغتای - خانات خوقند - هپتالیان - غوریان - آل کرت - قراخانیان
8: افغانستان : خوارزمشاهیان - ایلخانان - سلجوقیان - غزنویان - تیموریان - خانات جغتای - هپتالیان - غوریان - قاجاریان - صفویان - افشاریان - آل کرت
9: پاکستان : سلجوقیان -غزنویان - غوریان - هپتالیان - ایلخانان - تیموریان - قاجاریان -صفویان - افشاریان - مملوکان دهلی
10: هند : غزنویان - ایلخانان - تیموریان - افشاریان - غوریان - مملوکان دهلی
11: نپال : مملوکان دهلی - تیموریان - ایلخانان
12: ایران : غزنویان - سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - چوپانیان - جلاریان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه
13: جمهوری آذربایجان : غزنویان - سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه - چوپانیان - خزریان
14: بوتان : ایلخانان
15 : کره شمالی و جنوبی : ایلخانان
16: ترکمنستان : سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه - آل کرت - خانات بخارا - خانات جغتای - اردوی زرین
17: عراق : سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - جلاریان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه - عثمانی - مملوکان مصر
: عمان: عثمانی - سلجوقیان
19: امارات متحده عربی : عثمانی - سلجوقیان
20: عربستان : عثمانی - مملوکان مصر
21: یمن : عثمانی - مملوکان مصر
22: مصر : مملوکان مصر - عثمانی
23 : سوریه : مملوکان مصر - سلجوقیان - عثمانی
24 : اردن : مملوکان مصر - سلجوقیان - عثمانی
25: ترکیه : سلجوقیان - عثمانی - تیموریان - ایلخانان
26: لیبی : مملوکان مصر - عثمانی
27: سودان : مملوکان مصر - عثمانی
28: فلسطین : سلجوقیان - عثمانی - مملوکان مصر
29: لبنان: عثمانی - سلجوقیان - مملوکان مصر -
30: اسرائیل : عثمانی - سلجوقیان - مملوکان مصر
31 : قبرس : عثمانی - سلجوقیان - مملوکان مصر - ایلخانان
32: تونس : عثمانی
33 : الجزایر : عثمانی
کشور های اروپا(با تاریخ تحت سلطه ترکان):
1: اوکراین : ایلخانان - عثمانی - اردوی زرین - خاقانات غربی تورک
2: بیلوروس : ایلخانان - خاقانات غربی تورک - اردوی زرین
3 : رومانی : اردوی زرین - ایلخانان -عثمانی - خانات آوار
4: مولداوی : عثمانی - اردوی زرین - ایلخانان
5: بلغارستان : عثمانی - هون های زرد
6: ارمنستان : غزنویان - سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه - چوپانیان - عثمانی- خزریان
7: گرجستان :سلجوقیان - خوارزمشاهیان - ایلخانان - تیموریان - آق قویونلو - قره قویونلو - صفویه - افشاریه - قاجاریه - چوپانیان - عثمانی - خزریان
8: مجارستان : خانات آوار - هون های زرد - عثمانی - ایلخانان
9: کرواسی : خانات آوار - عثمانی - هون های زرد
10 : یونان : عثمانی
11: آلبانی : عثمانی
12 : صربستان : خانات آوار - عثمانی
13: چک و اسلواکی : عثمانی - هون های زرد
14: آلمان : هون های زرد
15 : اتریش : هون های زرد - خانات آوار
16 : لهستان : عثمانی - هون های زرد - ایلخانان
17 : بوسنی : عثمانی
امپراطوری بزرگ خزرها:
قوم باستانی خزرها، جز قبایل تورک تبار میباشند که در قرن دوم میلادی در تاریخ ظاهر شدند و در اواخر قرن 6 میلادی، امپراتوری تجاری تأسیس کردند و در قرن 7 به عنوان یک قدرت ظاهر شده و بعد به قدرت بزرگی تبدیل شدند.
محققان بسیاری در باره ی حکومت و تمدن خزرها به پژوهش پرداخته و نتایج خوبی بدست آورده اند اما جای تاسف است که در ایران، فقط به ترجمه ی آثاری چند اکتفا شده و تحقیق ارزشمندی صورت نگرفته است.
به همین خاطر نیز، نوشته های فارسی پر از تناقضات بسیار آشکار و متفاوت است. کسانی چون آرتور کسلر، دانلپ، پطروشفسکی، توینبی و. به تاریخ تمدن و نقش آنان در تاریخ پرداخته و کتابهای سودمندی نوشته اند. از میان خود تورکان میتوان به تحقیقات ارزشمند پرفسور ابراهیم قفس اوغلو، اؤزدک، زکی ولیدی دوغان و. اشاره کرد. در ایران نیز اطلاعات جامع و مفیدی از طرف پرفسور زهتابی ارائه شده است.
در بررسی تاریخ، همواره از امپراتوری گؤگ تورک به عنوان نخستین سلسله ای نام برده می شود که با نام تورک حکومت کرده اند که آزربایجان و تمامی قفقاز را زیر سیطره ی خود داشته اند و تا شمال چین کشیده شده بودند.خزران نیز تحت فرمان خاقان های گؤگ توک در قفقاز تا آزربایجان و سواحل دریای خزر حکومت میکرده اند. نام دریای خزر نیز برگرفته از نام این قبیله ی تورک است که تا امروز نیز ادامه دارد.
آنها بین قرون 7 تا 10 در استپ های بین دریای خزر و دریای سیاه حکومت می کردند.
قدرت نظامی آنها به قدری قوی بود که از ملتهای دیگر که تابع آنها نبودند خراج میگرفتند. حتی امپراتوری بیزانس و ایران نیز به دولت خزر خراج میدادند.
خزران امپراتوری توانمندی مستقر ساخته بودند که لرزه بر ارکان امپراتوریهای بزرگ زمان خود میانداخت و نزدیک 30 حکومت از ملل مختلف را تحت سلطه ی خود داشتند.
خزرها در قرن 7 در برابر ایران با روم شرقی متحد شدند و تا اواسط قرن 8 میلادی با اعراب در جنگ بودند. آنها در قرن 8 تا 10 میلادی به توسعه خود ادامه دادند و امپراتوری شان به سمت غرب و کناره دریای سیاه گسترش یافت. خزرها بلغارهای ولگا و کریمه را شکست دادند،
قبایلی از اسلاوهای شرقی را مجبور به اطاعت کرد و با اعراب، ایرانیان و ارامنه جنگیدند. امپراتوری آنها از سواحل شمالی دریای سیاه و دریای خزر به اورال و به سمت غرب تا کیف ادامه داشت. در قرن دهم خزرها روابط دوستانه ای با امپراطوری بیزانس برقرار کردند. امپراتوری بیزانس سعی کرد از آنها در مبارزه علیه اعراب استفاده کند.
تشکیل یافتن خاقانی خزر در سواحل شمالغرب دریای خزر تصادفی نیست. دریای خزر در طول تاریخ توسط تورکها از اوغوزخان اسطوره گرفته تا بیگهای ساکا-قامأر (کیممئر)، ماننا و آلبان، خاقانی گؤک-تورک و خزر و امپراتوری چنگیزخان و امیر تیمور احاطه شده بود. تورکها هزاران سال در کنار این دریا (دریاچه) زندگی کرده و دولتهای قدرتمندی را به وجود آوردهاند و نام این دریا در اصل از مردمانی که در سواحل آن زندگی میکردهاند گرفته شده است:
در مجموعه ی سرزمینهای امپراتوری خزران، مسجد و کنیسه و کلیسا در کنار یکدیگر برای اهل ادیان مختلف ساخته میشد و اجباری در پیروی از دین و مذهب واحدی در کار نبوده است. در عین حال، یکی از دلایل اضمحلال امپراتوری خزران نیز شاید همین امر باشد و دوری آنان از یک عصبیت قومی – دینی سبب شده است که آثار کمتری از آنان باقی بماند.
در اثرهای تاریخی بیشتر در رابطه با دین خزرها نوشته شده است. در داخل جامعهی خزر چهار نوع دین- تانریچیلیق (خداپرستی، یکتاپرستی)، مسیحیت، یهودی، اسلام اشاره شده که همیشه در کنار هم بدون مشکل زندگی کردهاند. دین اساسی تورکهای خزر تانریچیلیق بود. خاقان بزرگ هم رهبر معنوی جامعه حساب میشد. تغییر دین برای خاقان غیرممکن بود. اما در بعضی از مناطق، بیگها و خاقانبیگ در تغییر دین خود مختار بودند.
امنیت، آسایش، آزادی افراد تمامی ملل و کسبه و ادیان یکی از جنبه های مثبت خزران به شمار میآید که در عین حال، بسیاری از ناراضیان کشورهای همسایه را نیز در خود جای میداده است
دولت خزر در اواسط قرن دهم در حال سپری کردن سالهای آخر حکومتش بود. در یک طرف از سواحل دریای خزر در داخل جامعهی تورک حاکمیت سلجوقی درحال شکلگیری بود و در طرف دیگر دولت خزر ت جنگی و دیپلماتیک با خلافت عربی نقش کمرنگی به خود گرفته بود. در شمال قدرت روسها رو به افزایش بود و به حدود خزرها هجوم میکردند. از طرف شرق نیز طوایف کومان-قیپچاق در حال قدرت گیری بود. همچنین در داخل حاکمیت نیز اختلافات در حال تشدید بود که ضرباتی را وارد دولت میکرد.
گوک تورکها (تورکهای آسمانی -تورکهای مقدس) یکی از بزرگترین امپراطوری های تورک تبار می باشد که در سال 552 میلادی به رهبری بومین خان و برادرش ایستمی خان از خاندان آشینا و با متحد کردن چندین قبله تورک در اسیای میانه قدرت منطقه را بدست گرفته و رفته رفته موفق به تشکیل امپراطوری به وسعت هشت میلیون کلیومتر مربع که از جین تا دریای سیاه ادامه داشته است تشکیل دادند و تا سال 745 میلادی ادامه داشت.
گوک تورکها اولین قبیله تورکزبان نبودند که تشکیل حکومت می دادند اما اولین قومی بودند که با نام تورک تشکیل حکومت دادند. و قبل از آن تورکها با نام های دیگری مثل سوبارها، لولی ها، سیت ها، سارمت ها، آلان ها و. غیره حضور داشتند.
واژه تورک پس از تشکیل اتحادیه گوک تورکها از حالت اسم خاص قبیله فراتر رفت و در سدههای بعدی قبایل بیشتری چون اوغوزها و اویغورها را دربر گرفت.
کتیبه های "اورخون" که نخستین سند نوشتاری زبان تورکی است،توسط گوک تورک ها نوشته شده و نشانه هایی همچون "گرگ" که بعدها به یکی از نمادهای قومی تورکان بدل شد،نخست بر پرچم های گوک ترک ها نقش بسته است و این افسانه نیز که تورکان از نسل ماده گرگی خاکستری هستند نیز ،از داستان رسیدن تبار دودمان "آشینا" از یک ماده گرگ سرچشمه می گیرد
در اعتقادات گوک تورک ها یک خدای واحد وجود داشت و 17 رب النوع که خدای واحد به کمک 17 رب النوع دیگر دنیا را اداره میکرد و همین اعتقاد تورک ها به خدای واحد باعث شد تا ورود دین اسلام را خیلی سریع تر بپذیرند و امروزه نیز تمام تورکهای دنیا در یک چیز کاملا مشترکند و آن مسلمان بودنشان هست.
جایگاه زن در کتاب دده قورقود و مقایسه ای کوچک با شاهنامه فردوسی
جایگاه زن و معیار های ازدواج در کتاب دده قورقود:
در داستان دده قورقود » در دو جا از قصد ازدواج دو مرد با دو دختر سخن به میان آمده که در هر دو مورد نیز معیار انتخاب همسر توسط مردان نه زیبایی و نه سایر ظرافت های نه بوده بلکه پهلوانی و جنگاوری معیار انتخاب مردان بوده که این نحوهء نگرش بسیار ارزشمند نیاکان ما به شخصیت زن را نشان می دهد. زیرا در این نگرش به هیچ وجه هوسرانی و شهوت دخالت ندارد. و این نشان دهنده ارج و منزلت بالای ن ما بوده است.
در ششمین داستان از داستان های دوازده گانه دده قورقودد "داستان قانلی قوجااوغلو" میخوانیم شخصیتی بنام قانتورالی» وقتی پدرش از اومیخواهد ازدواج کند قانتورالی خصوصیات همسر دلخواهش را برای پدر این چنین بیان می کند.
من یئریمدن دورمادان او دورموش اولسون
(از جای خود بلند شود قبل از آن که من بلند شوم)
من قاراجیق آتیما مینمه دن او مینمیش اولسون
(به اسب خود سوار شود قبل از ان که من سوار شوم)
من قانلی کافیر ائلینه گئتمه میش او گئدیب منه باش گتیرمیش اولسون
(سر دشمنان را برای من بیاورد قبل از ان که من وارد زمین دشمنان شوم)
در داستان پسر بای بورا " بامسی بیره ک"، بانی چیچک که از ن مشهور و قهرمان کتاب ده ده قورقود به شمار می آید، هنگام مواجهه با درخواست ازدواج از سوی "بامسی بیره ک" شرایطی را در پیش پای او می گذارد که اگر در مسابقه ی اسب سواری و کشتی با من برنده شوی با تو عقد ازدواج می بندم.
در شاهنامه توصيف زن زيبا كه لياقت و شايستگي زوج بودن براي پهلوانان را داشته باشد اين چنين آمده است:
ز سر تا به پایش به كردار عاج به رخ چون بهشت و به بالا چو عاج
رخانش چو گلنار و لب ناردان ز سيمين برش رسته دو نار دان
همسر بعنوان وفادارترین شخص در داستانهای دده قورقود:
در داستانهای دده قورقود وفادارترین شخص به مرد همسر وی می باشد. این موضوع بخصوص درداستانهای دهم و پنجم کتاب به عینه دیده میشود. در داستان پنجم ( دوخا قوجا اوغلو ده لی دومرول داستانی) تجلی وفاداری و خلوص عشق زن نسبت به قهرمان زندگی خود به زیباترین نحو بیان شده است عزراییل که به قبض روح "ده لی دومرول" می آید با تضرّع و ناله ی او روبرو می شود سرانجام عزراییل با فرمان خدا جانش را به او باز می گرداند به شرطی که جان کس دیگری را از خویشان خود بدهد. پدر و مادرش هر دو از دادن جان به جای فرزند سر باز می زنند او در نهایت یاس، رازش را با همسرش در میان می گذارد و همسرش با صدق دل، کما ل وفاداری خود را در پیمان شویی و دوستی به اثبات می رساند و روی به درگاه خدا نهاده می گوید:
(ای خدایی که از هر باشکوهی،باشکوهتری)"اوجالاردان اوجاسان سن
کیمسه بیلمز نیجه سن سن(هیچ کس نمی داندکه چگونه هستی)
جان آلیرسان بیر یرده آل (اگر جان میستانی)
ایکیمیزین جانیمیزی (جان هر دومان را بستان)
جان آلمیرسان باغیشلیرسان( و اگرزندگی می بخشی)
بیر باغیشلا ایکیمیزی (زندگی را برای هر دومان ببخش)
عشق و وفای یک زن ناگهان بر قهر و غضب خداوند غلبه می کند خداوند با مشاهده ی این فداکاری صد و چهل سال عمر به ایشان "زن و شوهر" عطا می کند.
همانطور که می دانیم ایثار جان کار هر کسی نیست و تنها کسانی می توانند از عهده آن برآیند که از هر لحاظ به بالاترین درجات انسانی نائل شده باشند. نسبت دادن این ویژگی به زن دراینجا نشانگر نگرش بسیار والای کتاب دده قورقود به زن است .
دراین کتاب زن و مرد دارای حقوق برابر هستند. و عدم تعدد زوجها (چند همسری) یک شاهد گویا دراین داستانها است مرد به هیچ عنوان دو همسر نمی تواند اختیار کند. به عنوان نمونه در داستان سوم زمانی که دختر یکی از سران دشمن عاشق یکی ازجوانان قوم اوغوز می شود به او پیشنهاد می دهد که درمقابل آزاد کردن جانش با وی ازدواج کند. پهلوان اوغوز با علم به این که قسم دروغ انسان را نفرین کرده و باعث مرگ زودرس می شود درظاهر برای رهایی خویش پیشنهاد دختر را می پذیرد. اما پس از رهایی پیش دلداده اش باز می گردد و علیرغم اینکه به بد یمنی قسم دروغ اعتقاد دارد مرگ زودرس و نفرین را به خیانت به همسر خویش ترجیح میدهد
در شاهنامه موارد متعدّدي است كه از زبان اشخاص داستان، زن از سوي مرد تحقير مي شود سياووش وقتي كه با دستور پدر به شبستان سودابه مي رود مي گويد:
چه آموزم اندر شبستان شاه به دانش ن كي نمايند راه؟
در داستان رستم و اسفنديار كه اسفنديار فرزندان خود مهر نوش و نوش آذر را به جنگ در زابلستان مي برد مادر با اسفنديار مخالفت مي كند و اسفنديار در جواب مي گويد:
چو با زن پس پرده باشد جوان بماند منش پست و تيره روان
جایگاه فرزند دختر و پسر در داستان های دده قورقود:
در سومین داستان کتاب دده قورقود می بینیم که داشتن فرزند دختر و پسر هردو گرامی داشته می شوند و هیچ کدام نسبت به دیگری برتری پیدا نمی کند.پدری که دختر ندارد هماندد مردی که فرزند پسر ندارد برای رسیدن به خواسته قلبی خویش مورد دعای جوان مردان ایل قرار می گیرد.
در داستان پسر بای بورا (بامسی بیره ک سومین داستان از کتاب دده قورقود)می خوانیم که "بای بورا"به خاطر نداشتن پسر، آه و ناله اش به آسمان بلند می شود تا این که سران قبیله به درگاه خداوند دست دعا بلند می کنند تا خداوند پسری به "بای بورا" بدهد در این هنگام "بای بیجان" یکی دیگر از سران قبیله از مردم می خواهد که از خداوند تعالی دختری را برای او بخواهند.
در شاهنامه افراسياب پس از آگاهی از ماجراي دخترش منيژه با بيژن مي گويد:
كه را در پس پرده، دختر بود اگر تاج دارد بداختر بود
كه را دختر آيد به جاي پسر به از گور داماد نايد به در
نكته ي قابل توجّه اين كه در داستان هاي اساطيري و پهلواني شاهنامه ي فردوسي اكثر ن نام آور كه نقش مثبتي را در روند داستان بر دوش كشيده اند خارجي هستند.
همسران پسران فريدون يمني هستند سيندخت و رودابه كابلي هستند فرنگيس و منيژه و جريره و همينه و مادر سياووش توراني اند و كتايون زن گشتاسب (مادر اسفنديار) رومي است.
از ميان اين ن نام آور شخصيّت زيبا ي منيژه دختر افراسياب بسيار تامّل برانگيز است وي كه دلداده ي بيژن مي شود و به خاطر او از تمام زيبايي ها چشم مي پوشد و براي بيژن خوراك ضروري زندگاني را با گدايي جمع مي كند، متاسفانه در شاهنامه از چنين زن ثابت قدم و استوار تا زماني سخن مي رود كه از لحاظ حماسه سرايي ضرورتي در كار باشد
بر گرفته از مقاله ربابه قلیزاده:از زن " شاهنامه" تا خاتون "دده قورقود"
توضیح مختصری در مورد کتاب:
دَدَهقورقود نام یکی از قدیمیترین داستانهای اسطورهای ترکهای اغوز است که در حدود قرن شانزده میلادی به صورت مکتوب در آمدهاست. این مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشکیل شده و مجموعه پر ارزشی است که زندگی، ارزشهای اجتماعی و باورهای ایلهای ترکی را نشان میدهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی میباشد
لینک دانلود:
دانلود از سرور ایرانی:
دانلود کتاب موبایل مفاخر آزربایجان برای اندروید
کتاب مفاخر آذربایجان که با فرمت اندرید ساخته شده و در ان بیش از 80تن از مفاخر آذربایجان از جمله 40 تن از شاعران همراه با اشعار ترکی برگزیده، زندگی نامه و عکس شاعر معرفی شده اند سایر مفاخر همانند اتا بابک ، تومرروس انا ، پروفسور زهتابی ،الغ بیگ پادشاه دانشمند، دکتر جواد هیئت، کور اوغلو، شاه اسماعیل صفوی و ده ها شخصیت دیگر همراه با زندگی نامه تصویر و اقدامات معرفی شده اند
منابع:
دقت کنید هیچ کدام از مطالب کپی شده از جایی نمی باشد هر کدام از زندگی نامه ها حاصل چندیدن مقاله هست برخی از موضوعات حاصل چندین منبع هست که در زیر ذکر شده تکمیل مطالب حدود دو سال طول کشیده»
1- ايران توركلرينين اسكي تاريخي(تاریخ دیرین ترکان باستان) - دوكتور زهتابي
2- نگاهی به تاریخ و ادبیات آذربایجان- دکتر جواد هیئت جلد اول و دوم
3- ايلين سون چرشنبه سي- ترجمه بهرام اسدي
4- دین ترکها و مغول ها -رافائل بزرتینوف
5- روزی برابر یک قرن- چنگیز آیتماتوف
6-
az.wikipedia.org
fa.wikipedia.org
ضمنا این کتاب به مدت دور روز در مارکت بازار قرار داده شده بود تمامی کاربران امتیاز 5 ستاره به آن داده بودن اما به بهانه شکایت کاربران و انگ ی حذف شد.
این هم لینک کمکی دانلود از سرور ایرانی
.
نمایی از برنامه
سال شمار حیوانی ترکان:
در روایتی از محمود کاشغری در دیوان لغات الترک منسوب به قرن پنجم هجری(هزار سال پیش، نگاشته شده در سال ۴۴۶ هجری قمری) در ذیل کلمه برس» شرحی در باره تقویم دوازدهگانه حیوانی ترکی آورده است که نخستین شرح در باره این تقویم محسوب میشود. او مینویسد
ترکان نام ۱۲ گونه از جانوران را گرفته و به عنوان نام برای ۱۲ سال برگزیدهاند. سالهای عمر کودکان، تاریخ نبردها و قهرمانیها و دیگر چیزها را با گردش سالهای دوازدهگانه میشمارند و به یاد میسپارند و ریشه آن چنین است که :
یکی از خاقانان ترک اراده کرده که تاریخ یکی از نبردهای سالها پیش از خود را بداند و در تاریخ وقوع آن اختلاف افتاد. از این رو خاقان در این کار با مردم م کرده و در کنگرهای گفت :
ما سالها را نیز مانند برجهای دوازدهگانه و شمار ماهها، دوازده قرار دهیم و این چونان یادگاری در میان ما باقی بماند. مردم نیز پذیرفتند. پس خاقان به شکار بیرون آمد و فرمان داد حیوانات را به طرف رودخانه ایلا سو روان سازند. چندی از حیوانات را شکار کردند و گروهی نیز به داخل آب پریدند. دوازده گونه از حیوانات از آب گذشت و نام آنها را بر سالها نهادند. نخستین این حیوانات سیچقان (موش) بود که نخستین سال است و پس از آن نام یازده حیوان دیگر را برمیشمارد. او میافزاید :
ترکان گویند در هر یک از این سالها حکمتی نهفته است که بدان تفال میکنند و آن را فرخنده و مبارک میشمارند. مثلا وقتی سال گاو وارد میشد، نبردها و قهرمانیها فزونی مییافت؛ زیرا گاوها به هم بسیار شاخ زنند و در ستیز باشند(!) در سال مرغ طعام فراوان شود، اما در میان مردم تشویش و نگرانی پدید آید(!) سال تمساح (در تقویم اقتباسی فارسی سال نهنگ)، باران فراوان رخ دهد و… .
تقویم ترکی12 حیوانی، از حدود قرن هفتم هجری قمری، به تقویم ایرانیان راه یافت. این تقویم از نوع شمسی – قمری است، بدین معنی که سال آن و ماه های آن قمری است. اسامی 12 ماه قمری این تقویم در ترکی به ترتیب به معنی : ماه اول، ماه دوم و. نامیده می شود. این تقویم دارای دوره 12 ساله حیوانی است که اسامی معادل فارسی سال های آن، به ترتیب عبارتند از :
سال ترکی : معادل فارسی
1-سیچان ایلی : سال موش
اینه ک ایلی : سال گاو-2
3-باریس ایلی : سال پلنگ
4-دوشان ایلی : سال خرگوش
5-لوی ایلی : سال نهنگ
6-ایلان ایلی : سال مار
7-آت ایلی : سال اسب
8-قویون ایلی : سال گوسفند
9-پیچی ایلی : سال میمون
10-تویوق ایلی : سال مرغ
11-ایت ایلی : سال سگ
12-دونقوز ایلی : سال خوک
تقویم دوازده حیوانی ترکان تا سال ۱۳۰۴ هجری شمسی در متون ادبی و تاریخی نقش آن مشهود است. از سال ۱۳۰۴ که تقویم ایران اصلاح می شود، دراسامی ماه ها، بروج دوازده گانه جای خود را به ماه های زرتشتی باستانی می دهد، استعمال آن تقویم در متون ادبی و تاریخی منسوخ می گردد. اما به علت داشتن ریشه عمیق در فرهنگ عامه مردم هنوز سینه به سینه نقل می شود. بیشتر در مواقع تحویل سال مورد توجه خاص و عام است تا بدانند که اسم سال آینده چیست، سال آتی به چه حیوانی تعلق دارد، تا با پیشگوئی هائی که می شود در اوضاع ی و اجتماعی آینده نظر کنند.
با توجه به متون فوق در می یابیم که تقویم از آن زمان در ایران معمول شده است که امروز ما آن را بنام تقویم دوازده حیوانی ترکان می نامیم، هر یک از سال های این تقویم به اسم حیوانی نام گذاری شده است که از موش شروع و به خوک ختم می شود و یک دوره دوازده ساله را تشکیل می دهد. به تحقیق معلوم شده است که اصل اسامی آنها ترکی بوده و بعدها اعراب و فارسی زبانان این تقویم را در آثارشان بکار برده اند، با این تفاوت که اینان این اسامی ترکی حیوان ها را به زبان های خود برگردانده اند، ازآن جمله ادیب و شاعر قرن هفتم هجری ابونصر فراهی در اثر بدیع و جاودانی خود نصاب الصبیان » آنها را به زبان فارسی و عربی و به صورت شعر درآورده است. براساس آن میتوانید ترتیب سالهای قبل و بعد را با دانستن یک سال متوجه شوید :
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
با توجه به اینکه این تقویم، نه تنها در متون ادبی و تاریخی ما و بخصوص ترکان ایران جائی برای خود بازکرده بلکه در فرهنگ عامه ما نیز نفوذ عمیق پیدا کرده است. به طوری که در زمان حاضر هر یک از سال های را منسوب به یکی از این حیوانات می کنیم، مخصوصاً موقع تحویل سال برای آن اهمیت فراوان قایل هستیم و از طرفی این تفکر و اندیشه حاصل شده است که خصوصیات هر یک ازاین حیوانات تأثیری در وقایع سال جدید دارد و همین طور در روحیات و خلق و خوی و سرنوشت افراد و متولدین آن سال مؤثرمی باشد. مثلاً سال اسب، سالی پرتحرک و پرفعالیت، با پیروزی تلقی می شود و یا سال سگ، سالی پرمخاطره و توأم با سوءتفاهم و دشمنی و ستیز می باشد.
جدول تعیین نام سال هجری شمسی
درباره این سایت